سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :91
کل بازدید :389492
تعداد کل یاد داشت ها : 153
آخرین بازدید : 103/1/28    ساعت : 10:20 ص
درباره
طلبه ی مسافر[77]

وبلاگ بندن شده مثل آش شلّه قلم کار که همه چیز توش پیدا میشه (البته ازهر چمن گلی) از مسافرهای عاشق بگیر تایاد یار و ناگفته های جنگ و دشمنان آشکار وپنهان ... خلاصه هرچی که بخواهی اما نظر شما هم برامون خیلی مهمه چراکه هدف ماجلب رضایت شماست
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر


اوقات شرعی

ابر برچسب ها
امام رضا (ع) 4 ، صله رحم ، ضدآمریکایی ، عباس (ع) انجیل آل محمد ، عکس ، علت شهادت حضرت فاطمه (س) ، علی (ع) ، عید غدیر خم ، غزه دوم ، فضائل خدیجة بنت خویلد ، قبر مادر ، قربان تاغدیر ، کالاهای اسرائیلی ، کلام امام حسین(ع) ، گریه فرشتگان ، ماشا ، محبت پیامبر(ص) به حسن و حسین(ع) ، محرم ، محمد بن عبدالوهاب ، مظلومیت ، منتظر ، منتقم فاطمه(س) ، مولود کعبه ، مومنان در قرآن ، نسل نو و امام صادق ، ونزول سوره مبارکه هل اتی (دهر) یا انسان ، وهابی ، وهبیون تند رو ، [فضائل الزهراء فاطمة(س)] ، 22 بهمن - راهپیمایی بزرگ ، 40 حدیث ، 40 حدیث از امام جواد(ع) ، 40 حدیث زیبا از امام باقر (ع) ، آیت ا... بهجت ، آیت الله بهجت ، ابوذر غِفارى ، اجلاس ژنو ، احمدی نژاد ، اسکن ، اعطای سخاوتمندانه انگشتر ، القاعده ، امام ، امام حسین (ع) ، امام حسین(ع) در کلام دانشمندان ، امام زمان (عج) ، امام صادق(ع) ، امام مهدى (عجل اللّه فرجه) ، امام هادی (ع) ، انتظار عجیب ، انقلاب ازدیدگاه استاد شهید مطهری ، ایرانیان در قرآن ، پاداش مومنان ، پاراچنار ، تروریسم ، توکل ، جنایت ، چشم ، حضرت فاطمه و علی (ع) ، حضرت فاطمه(س) ، خاندان پاک ومطهر ، دنیا گریزان در کلام امام حسین(ع) ، راهیان نور وچند دل نوشته ، ربیع الاول ، رنگ در قرآن ، روز خانواده ، روز شمار محرم ، روز مباهله ، ریاض الجنه ، زهدبی ولایت ، زیارت ، سپاه پاسداران ، سخنان شیرین ، سربازان کوچک اسرائیل ، سواران قیامت ، شادی در قران ، شب قدر ، شفاعت ، شهید احمد کاظمی ، شهید روحانی مهدی شاه آبادی ، شهید کاوه ،


[مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ]

[ Designed By Ashoora.ir ]
آسمانی تاخدا

 

هل أتی

امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) در ایام کودکی بیمار شدند و پیامبر اکرم(ص) به همراه برخی از صحابه از آنان عیادت نمودند و آن گاه پیامبر(ص) به پدرشان حضرت علی(ع) فرمود:اگر برای بهبودی آنان نذری نمایی،امید است خداوند سبحان زودتر شفا عنایت کند.

حضرت علی(ع) گفت:ای رسول خدا(ص) !برای شفای آن دو نذر می کنم که سه روز روزه شکر به جای آورم.حضرت فاطمه زهرا(س)و خدمت کارش فضه نیز به مانند حضرت علی(ع) نذر کردند .

حضرت علی(ع) گفت:ای رسول خدا(ص) !برای شفای آن دو نذر می کنم که سه روز روزه شکر به جای آورم.حضرت فاطمه زهرا(س)و خدمت کارش فضه نیز به مانند حضرت علی(ع) نذر کردند .

چند روزی نگذشت که دو ریحانه رسول خدا(ص) شفا یافتندو حضرت علی(ع) و همسرش فاطمه زهرا(س)قصد کردند که به نذ رشان وفا کرده و سه روز روزه شکر بگیرند .

در آن زمان وضع مادی اکثر مسلمانان، به ویژه خانواده حضرت علی(ع) بسیار پایین بود و به سختی می گذشت.

بدین لحاظ آن حضرت ناچار گردید،از شمعون بن حاریای یهودی، مقداری جو قرض کند و آن را پس از آسیاب کردن،برای پخت نان استفاده کند و یا به روایتی دیگر،برای شمعون یهودی مقداری پشم ریسید و اجرت آن را،سه من جو در یافت کرد.

فاطمه زهرا(س)،آن جو را آسیاب کرد و به سه بخش تقسیم نمود و هر بخشی را برای افطاری  یک روز جدا کرد و سپس آن ها را در سه روز متوالی نان پخت.

آنان از روز بیست و پنجم ذی حجّه شروع کردند به روزه گرفتن و ادا نمودن نذر خویش. حضرت علی(ع) در روز اول، نماز مغرب را با پیامبر (ص) به جا آورد و سپس برای صرف افطار به خانه رفت. ولی همین که در سر سفره نشست، مستمند و بیچاره ای از راه رسید و از آنان غذا طلبید.حضرت علی (ع) فرمود که سهمیه وی را به آن فقیر دهند. فاطمه زهرا(س)،فضه و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نیز به پیروی از  آن حضرت سهمیه اندک خودرا به فقیر داده و خودشان با آب افطار نمودند و روز بعد را با همین وضع روزه گرفتند. فاطمه زهرا(س)در روز دوم،بخش دیگر آرد را نان پخت و منتظر افطار ماند که او و همسرش و فرزندانش با آن نان افطار کنند. ولی دراین شب نیز یتیمی از راه رسید و در خواست غذا نمود. جملگی سهمیه خود را به یتیم داده و خود با آب افطارکردند و روز سوم را با همان وضع روزه گرفتند.   

به روایتی دیگر،برای شمعون یهودی مقداری پشم ریسید و اجرت آن را،سه من جو در یافت کرد. فاطمه زهرا(س)،آن جو را آسیاب کرد و به سه بخش تقسیم نمود و هر بخشی را برای افطاری  یک روز جدا کرد و سپس آن ها را در سه روز متوالی نان پخت.

 

 

در روز سوم نیز فاطمه زهرا(س)باقی مانده آرد را نان پخت و در سر سفره گذاشت، تا هنگام افطار، همگی از آن تناول کنند،اما در این شب نیز محتاج دیگری فرا رسید. وی اسیر بی بضاعت و گرسنه ای بود که از فرط گرسنگی و در بدری،به خانه امام علی(ع) پناه آورد. در این شب نیز اهل خانه،غذای خود را به اسیر بخشیدند و تنها با آب افطار کردند.

 

روز چهارم،حضرت علی(ع) دست فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) را گرفت و نزد رسول خدا(ص) رفت، در حالی که فرزندانش از شدت گرسنگی می لرزیدند.

پیامبر(ص) از وضعیت آنان پرسید و حضرت علی(ع) ماجرا را برای آن حضرت تعریف  کرد.

پیامبر(ص) آن دو را در آغوش گرفت و به نزد دختر خود، فاطمه(س)آمد و دید وی در محراب عبادتش نشسته و به عبادت مشغول است، ولی چهره مبارکش از گرسنگی زرد و چشمانش گود شده است و کلاً بی حال است.

پیامبر(ص) از دیدن آنان بسیار متأثر و غمگین شد و دست بندگی به سوی پروردگارش بلند کرد و گفت: و اغوثاه،یا الله اهل بیت محمد یموتون جوعاً. یعنی:ای داد،ای خدا!اهل بیت محمد از گرسنگی می میرند.

پیامبر(ص) از دیدن آنان بسیار متأثر و غمگین شد و دست بندگی به سوی پروردگارش بلند کرد و گفت: و اغوثاه،یا الله اهل بیت محمد یموتون جوعاً. یعنی:ای داد،ای خدا!اهل بیت محمد از گرسنگی می میرند.

در همین هنگام جبرئیل امین فرود آمد و عرض کرد: ای رسول خدا(ص) آنچه خداوند متعال در باره اهل بیت توعنایت  کرده است،بنگر.

فرمود:چه چیزی را بنگرم!

جبرئیل امین این سوره را که در شأن فداکاری حضرت(ع) و همسرش فاطمه زهرا(س)و فرزندانش حسن و حسین(علیهما السلام) نازل شد،بر آن حضرت قرائت کرد:هَل اَتی عَلَی الاِنسانِ حینٌ مِنَ الدَّهرِ...اِنَّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللهِ لا نُریدُ مِنکُم جَزائاً وَلا شَکوراً...    بنا به روایتی در آن روز برای اهل بیت فداکار پیامبر(ص) غذایی از آسمان فرود آمد و آن را تا هفت روز تناول کردند.

بدین گونه،خداوند سبحان از ایثار و خود گذشتگی حضرت علی(ع) و خانواده بی نظیرش تقدیر کرد و قلب پیامبر(ص) را تسلی بخشید.

 

نقل از موسوی

بخش دین و اندیشه تبیان






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

روز مباهله

 

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله

مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها

نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

در میعادگاه چه گذشت؟

طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه

هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر

مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.

دو روایت در شأن اهل بیت

در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».

در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...

نزول آیه تطهیر در روز مباهله

روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

اعمال روز مباهله

روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:

اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛

دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛

سوم: دو رکعت نماز؛

چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.

هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.

بخش هایی از دعای روز مباهله

خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن.

خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی.

خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان.

 

نقل از  آقاجانی






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

 

aaa10 


1ـ قال الرضا علیه السلام:

«عَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا کَیْفَ یَطْمَئِنُّ اِلَیْهَا»

¯در شگفتم که چگونه کسی که دنیا را آزموده و تغییرات آن را به چشم خود دیده
باز دل به دنیا  می بندد¯

بحار الانوار/ج 75/ص450

وه! دیده چقدر مرگ ماهی ها را

این جزر و مد و تلاطم دریا را

  دل بسته دوباره هم بر این موجاموج

انگار که بسته دیده ی بینا را 

 

aaa11 2ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلصَّغَائِرُ مَنَ الذُّنُوبِ طُرُقٌ اِلَی الْکَبَائِرِ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللهَ فی الْقَلِیلِ لَمْ یَخَفْهُ
فِی الْکَثِیرِ»

¯گناهان کوچک،زمینه ی گناهان بزرگ است. هر که در گناه کوچک از خدا نترسد
در گناه بزرگ هم از خدا نخواهد ترسید¯

عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ ص 180

 هرگز عمل شوم، مبارک مشمار

یک جو گنه خویشتن اندک مشمار

سوی گنه کبیره ات تا نکشد

این معصیت صغیره، کوچک مشمار

 

aaa12 

 


3ـ قال الرضا علیه السلام:

«لَیْسَ لِبَخِیلٍ رَاحَةٌ وَ لا لِحَسُودٍ لَذَّةٌ»

¯خسیس را آسایشی و حسود را لذتی نیست¯

تحف العقول/ ص450

بر مال کسان دوختن چشم بد است

رزق من و تو دست خدای احد است

از زندگی آسایش و لذت نبرد

هر کس به دلش شعله ی بخل و حسد است

 

 

aaa13 

4ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِیَّاکُمْ وَ الْحِرْصَ وَ الْحَسَدَ فَاِنَّهُما اَهْلَکَا الْاُمَمَ السَّالِفَةَ»

¯از حرص و حسد بپرهیزید زیرا این دو  امتهای گذشته را نابود کرده است¯


بحار الانوار/ 75/ 346

از یاد مبر زمزمه های دین را

مفهوم بلند قصه ای دیرین را  

حرص و حسد، این دو اژدها سوزانده

امت های گذشته و پیشین را

 

 

 

aaa14
5ـ قال الرضا علیه السلام:

«سُرْعَةُ الْمَشْیِ تَذْهَبُ بِبَهَاءِ الْمُؤْمِنِ»

¯ تند روی شکوه مؤمن را از بین می برد¯

خصال صدوق/ ص 9

از سیلی باد نقش شن می شکند

هر جا که گلی ست مطمئن می شکند

 ای دوست شکوه و هیبتت بی تردید

از شیوه ی رفتنی خشن می شکند

 

 

 

aaa15 

 

6ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْاَدَبُ کُلْفَةٌ فَمَنْ تَکَلَّفَ الْاَدَبَ قَدَرَ عَلَیْهِ»

¯ادب نتیجه تحمل سختی است، هر که سختی  را تحمل کند به ادب دست یابد¯

اصول کافی 1/ ص 24

 

 راهیست که سنگلاخ و رهزن دارد

افتادن و ماندن و شکستن دارد

سرمنزل این راه مقام ادب است

 زین روست که ارزش رسیدن دارد

 

  

aaa16 

7ـ قال الرضا علیه السلام:

«السَّفِلَةُ مَنْ کَانَ لَهُ شَیْ‏ءٌ یُلْهِیهِ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى»

¯فرومایه کسی است که  چیزهایی دارد که باعث غفلت او از یاد خدا می شود¯

 مستدرک‏الوسائل/ج 13/ص 269 

در جامعه پست و خوار و منفور افتد

هر کس به تعلقات منفور افتد

 سرگرم شود به آنچه دارد شب و روز

از یاد خدای مهربان دور افتد 

 

aaa17 

 


8ـ قال الرضا علیه السلام:

«یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا اللهَ فِی نِعَمِ اللهِ عَلَیْکُمْ فَلاتُنْفِرُوهَا عَنْکُمْ بِمَعَاصِیهِ»

¯ای مردم تقوا را درباره ی نعمت های الهی را رعایت کنید و نعمت ها را
به گناه و معصیت از خود مرانید¯
 

عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج2/ ص 169

ای آنکه به لب نشانده لبخندی را

بشنو ز امام مهربان پندی را

با معصیت و جرم و نمک نشناسی

از خویش مران لطف خداوندی را

 

aaa18 

 


9ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْمُؤْمِنُ اِذَا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ»

¯مؤمن هر گاه خشمگین شود، خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی سازد¯ 

بحار الانوار/ج75/ص352

   

سنگینی رنج، ناصبورش نکند 

خاموش، غم زمانه نورش نکند

خشم و غضب و خروش هم ، مومن را

هرگز زمسیر راست، دورش نکند

 

aaa19 

 
10ـ قال الرضا علیه السلام:

« اصْحَبِ السُّلْطَانَ بِالْحَذَرِ وَ الصَّدِیقَ بِالتَّوَاضُعِ وَ الْعَدُوَّ بِالتَّحَرُّزِ
وَ الْعَامَّةَ بِالْبِشْرِ »

¯در برابر قدرتمندان محتاط، در برابر دوستان فروتن، در برابر دشمنان مراقب
و در برابر مردمان گشاده رو باش¯

بحارالأنوار/ج71/ ص167

 

در صحبت سلطان قدر، اهل حذر باش

با دوست صمیمانه تر از دیده ی تر باش

با دشمن خود ، تیز نشین ، فکر ضرر باش

با عامه بشکفته چو گل های سحر باش






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

 

11ـ قال الرضا علیه السلام:

«أَنَّ ذِکْرَ الْمَوْتِ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ»

 ¯همانا یاد مرگ برترین عبادت است¯                                                   

بحارالأنوار/ج 75 /ص 347

تا قسمت ماست برگ برگ افتادن

 چون غنچه ز بارش تگرگ افتادن

در زمره ی بهترین عبادات بود

 با هر نفسی به یاد مرگ افتادن

 

 

 

aaa31 


12ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلْقِ فَاِنَّ سَیِّئَ الْخُلْقِ فِی النَّارِ لامَحَالَةَ»

¯از بد اخلاقی بپرهیزید زیرا بد اخلاق بدون تردید در آتش است¯                            

عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 1/ 34

با جان و دل این اشاره را قاب بگیر

 در اهل جهان شیوه ی مهتاب بگیر

اخلاق بدت تو را به آتش نگشد

با پیر و جوان طریقت آب بگیر

 

 

aaa32 


13ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِیَّاکُمْ وَ مُشَاجَرَةَ النَّاسِ فَاِنَّهَا تُظْهِرُ الْغِرَّةَ وَ تُدْفِنُ الْعِزَّةَ»

¯از مشاجره با مردم بپرهیزید زیرا مشاجره عیوب نهفته را آشکار می سازد
و عزت را از بین می برد¯

مسند الامام الرضا علیه السلام / ج 1/ 274

هر کس که گلاویز رفیقان گردد

 بازار گرانقدری اش ارزان گردد

جنگ و جدل افتادن سنگی است به حوض

 هر چه گل و لای آن نمایان گردد

 

aaa33 

 


14ـ قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ»

¯هر که از کاری راضی باشد مثل کسی است که آنرا انجام داده است¯                         

عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 1/ ص 273

 فرمود رضا- بلند بادا نامش-

- نفرین زده باد دشمن ناکامش-

چون راضی و خشنود زکاری گردی

 انگار که داده ای خودت انجامش

 

 

aaa34 


15- قال الرضا علیه السلام:

«اَلْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ مَفَاتِیحُهُ السُّؤَالُ »

   ¯دانش  گنجینه ای دربسته و کلید آن سؤال است¯                                    .

عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 2/ ص 28

گر رنگ طلب به حس و حالت بدهند

 گنجینه ای از علم و کمالت بدهند

بر گنج فرو بسته ی دانش ای دوست

 باید که کلیدی از سوالت بدهند

 

 

aaa35 


16ـ قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللهَ عَزَّوَجَلَّ»

¯هر که صله رحم نکند تقوای الهی را رعایت نکرده است¯  

عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج2/ ص 234

دلتنگی پر شکستگان را دریاب

 با سایه ی لطف، خستگان را دریاب

می خواهی اگر خدا تو را گیرد دست

 از بهر خدای، بستگان را دریاب

 aaa36 

 

17-قال الرضا علیه السلام:

«مِنْ عَلَامَاتِ الْفِقْهِ الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الصَّمْتُ »

¯همانا از نشانه های دین شناسی ،بردباری و دانش و سکوت است¯                       

الکافی/ج2/ ص 113

ای آنکه لباس علم را می پوشی

 در جاده ی فقه و راه دین می کوشی

شرط است که با تلاش همراه کنی

 گنجینه ی حلم و دانش و خاموشی 

 

 

aaa37 


18ـ قال الرضا علیه السلام:

«لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ»

¯بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد¯                                 

عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ ص 44

دل بر دو سه دم گرمی بازار مبند

 امید به هیچ کس بجز یار مبند

از غیر گناه خود ز چیزی نهراس

 دل جز به خدای حی دادار مبند

 

 

aaa38 


19ـ قال الرضا علیه السلام:

«لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ الصِّیَامِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ
فِی أَمْرِ اللهِ»

¯عبادت، بسیاری روزه و نماز نیست و همانا عبادت، اندیشه زیاد نمودن
در امر خداست¯
               

تحف العقول/ص442

تا شمع نسوخت، شعله و نور نشد

 بی سختی و رنج، گنج میسور نشد

فرمود : عبادت خداوند ودود

 هرگز به نماز و روزه محصور نشد

 

aaa39 

 


20ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِنَّ الصَّمتَ بابٌ مِن اَبوابِ الحِکمَة»

¯ سکوت دری از درهای حکمت است¯

 

با خلق خداوند دو رویی بس کن

سنگ افکنی راه نکویی بس کن 

 فرمود: سکوت باب حکمت باشد

بسیار مگو زیاده گویی بس کن


 






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

aaa20 


21ـ قال الرضا علیه السلام:

«الْقَنَاعَةُ تَجْتَمِعُ إِلَى صِیَانَةِ النَّفْسِ وَ عِزِّ الْقَدْرِ »

¯ قناعت همنشین کرامت و سربلندی است ¯

بحارالأنوار/ج 75 /ص 349

از سایه ی هر کفر و گناهی بگریز

از معرض آتش تباهی بگریز

می خواهی اگر عزیز و ایمن باشی

از وسوسه ی زیاده خواهی بگریز

 

aaa21 

 


22ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِحْفَظْ لِسَانَکَ تَعِزُّ»

 ¯زبان خود را نگهدار عزیز می شوی¯                                         

اصول کافی/ ج 2/ ص 113

می خواهی اگر بلند گردد نامت

آیینه ی عزت بشود فرجامت

جز صحبت حق که روز و شب باید گقت

 ای دوست نگهدار زبان در کامت

 

 

 

aaa22 


23ـ قال الرضا علیه السلام:

«خَاطَرَ بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَغْنَی بِرَأْیِهِ»

¯آنکه خودرأی باشد خود را به هلاکت افکنده است¯ 

عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج 2، ص 54

هر کس که به رای خویش مغرور شود

از ساحل امن و عافیت دور شود

کوه است اگر ریگ روان می گردد

 پیل است اگر بشکند و مور شود

 

 

aaa23 


24ـ قال الرضا علیه السلام :

«اَلْمَسْألَةُ مِفْتَاحُ الْبُؤْسِ»

¯دست نیاز به سوی دیگران بردن کلید فقر و تنگدستی است¯

بحار الانوار/  ج 93، ص 157

بر سفره ی این و آن سخن ساز مکن

جز درگه حق نیازت ابراز مکن

کار تو اگر بسته بماند بهتر

 دروازه ی فقر را به خود باز مکن

aaa24 

 

 


25ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ»

¯هر که کار زشت دیگران را بر ملا کند خوار می گردد و هر که آنرا بپوشاند
خدایش می آمرزد¯
     

میزان الحکمة، ج 2، ص 988

هر کس پی عیب دیگران ما افتد

خود نیز ز چشم مردمان می افتد

بر دفتر پرده پوش هم پرده ی لطف

  از سوی خدای مهربان می افتد

 

 

aaa25 

 


26ـ قال الرضا علیه السلام:

«لاتَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا کَثِیرَهُ»

¯روزی کم را اندک نشمارید که از روزی فراوان محروم می شوید¯                       

بحار الانوار/ 75/ 347

چون می رسد این فیض دمادم خوبست 

 باران چه به رگبار چه نم نم خوبست

هر روز به طرز دیگری می آید

روزی چه اگر زیاد اگر کم خوبست 

 

 

aaa26


27ـ قال الرضا علیه السلام:

«لَیْسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِنْ طَلَبِ مَعاشِهِمْ فَلاتَدَعِ الطَّلَبَ»

¯انسان برای معیشت چاره ای جز تلاش ندارد، پس سعی و تلاش را رها مکن¯


وسائل الشیعة، ج 12، ص 18

 تا مهر و مه اند گرم گردیدن خویش

انسان ببرد نتیجه از چیدن خویش

بر خیز و غبار کاهلی را بتکان

 تا گل ببری به خرمن از دامن خویش

 

 

 

aaa27 


28ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْمُؤْمِنُ اَلَّذِی إِذَا اَحْسَنَ اِسْتَبْشَرَ وَ إِذَا اَسَاءَ اِسْتَغْفَرَ»

¯مؤمن کسی است که چون نیکی کند شاد گردد و چون بدی کند استغفار نماید¯


عیون اخبار الرضا علیه السلام / ج 2/ ص 4

 آنکس که مطیع حضرت دادار است

خوشنود به کار نیک و نیکوکار است

چون مرتکب خطا شود می بینی

 در حالت توبه است و استغفار است

 

aaa28 

 


29ـ قال الرضا علیه السلام:

«مَا هَلَکَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ»

 ¯هر که قدر خویش بشناسد نابود نخواهد شد¯                                     

بحارالأنوار/ ج72/ص66

جهل است شب و نگاه عالِم، روز است

 یک پرتو علم، آسمان افروز است

بی معرفت نفس، به مقصد نرسی

 آنکس که شناخت قدر خود، پیروز است

 

 

aaa29 


30ـ قال الرضا علیه السلام:

 

«اَلتَّدْبِیرُ قَبْلَ الْعَمَلِ یُؤْمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ»

 ¯تدبیر قبل از عمل، تو را از پشیمانی در امان می دارد¯                              

عیون اخبارالرضا علیه السلام /ج2/ ص 54کافی/ج2/ ص113

تدبیر پس از نتیجه بی تاثیر است

 چون شیر که بسته در غل و زنجیر است

از دغدغه ی ندامت آزاد شود

 پیش از عمل آنکه صاحب تدبیر است

 

 

 






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

aaa_3

31ـ قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ کَانَ مِنَّا وَ لَمْ یُطِعِ اللهَ فَلَیْسَ مِنَّا»

¯هر کس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست¯


سفینة البحار 2/ ص 98

هر چند زبان الکنم گویا نیست

در طاقت این قطره ی دل دریا نیست

سلطان سریر ارتضا فرمودند :

هر کس که مطیع حق نشد از ما نیست

 

 aaa1

32ـ قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ فَعَلَ مَا لَزِمَهُ مِنْ اَمْرِ الْمُؤْمِنِینَ بَاهَی اللهُ تَعَالَی بِهِ وَ مَلائِکَتُهُ »

¯هر کس وظایف خود را نسبت به مؤمنان انجام دهد خداوند و فرشتگان به او
مباهات می کنند
¯


مستدرک الوسائل/ ج 2/ ص 413

در حق برادران مراعات خوش است

شب با غزل و اشک و مناجات خوش است

 از سوی ملایک و خداوند کریم

بر بنده ی اینچنین، مباهات خوش است

 

 

 

 aaa2

 

33ـ قال الرضا علیه السلام:

«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»

¯هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست¯

 

فقه الرضا علیه السلام / ص 356

از کار حرام نفس را باز بدار

بال و پر روح را به پرواز بدار

از ذهن بشوی مؤمن آزاری را

در جامعه خویش را سرافراز بدار  

 

 aaa3

 

34ـ قال الرضا علیه السلام:

«فَقَالَ هُوَ(الْقُرْآنَ) حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى»

¯قرآن ریسمان محکم الهی ورشته استوار و مطمئن او در میان بندگان است¯

 

بحارالأنوار/ج 17/ص210

برخیز و غرور نفس، بر سنگ بزن

بر آیینه ی دل، آب بی رنگ بزن

خواهی که زتیرگی به خورشید رسی

بر رشته ی محکم خدا، چنگ بزن

 aaa4

 

 

35ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْقُرْآنُ کَلامُ اللهِ لاتَتَجَاوَزُوهُ وَ لاتَطْلُبُوا الْهُدَی فِی غَیْرِهِ فَتَضِلُّوا»

¯قرآن، سخن خدا است از مرز آن مگذرید و هدایت و سعادت را در غیر آن نجویید
که گمراه خواهید شد¯


 بحارالأنوار/ج2/ص30

هرگز زگناه خود سعادت مطلب

از ابر سترون، اشک رحمت مطلب

خواهی که به باغ رستگاری برسی 

از غیر کتاب حق، هدایت مطلب 

 

 aaa5

 

36-قال الرضا علیه السلام:

«مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً»

¯هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار
صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد¯

عیون اخبارالرضا علیه السلام / ج1/ص294   

گر معصیتی نموده، کردی گنهی 

گر نیست تو را مال که کفاره دهی 

بسیار درود بر محمد بفرست

تا عاقبت از عقوبت بد برهی

 

aaa6
37-قال الرضا علیه السلام:

 

«اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ»

¯امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است¯ 

مسند الامام الرضا علیه السلام / ج 1/ ص 69

آقا ! پدرم ! برادرم ! مولایم !

هر روز به شوق دیدنت می آییم

 امروز تو را حلقه به گوشم که شود

لبریز صدای روشنت فردایم

 

 

aaa7 

 

38-قال الرضا علیه السلام:

«اِذَا نَزَلَتْ بِکُمْ شَدِیدَةٌ فَاسْتَعِینُوا بِنَا»

¯هر گاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجوئید¯

مستدرک‏الوسائل/ج5/ص229  

آنگه که زمانه ناموافق گردد

سیمای فلک، آینه ی دق گردد

 یاری ز امام مهربان می طلبد

آن کس که در این مقام لایق گردد

 

 

aaa8 


39ـ قال الرضا علیه السلام:

«اَلْإِمَامُ اَلدَّلِیلُ فِی الْمَهَالِکِ، مَنْ فَارَقَهُ فَهَالِکٌ.»

¯امام راهنمای در مهلکه هاست و هر آنکه از او جدا شود هلاک گردد¯

الکافی/ج1/ص198

خورشید هدایت و حیات است امام

سرچشمه ی فیض و برکات است امام

نابود شود هر که از او دور افتد

در مهلکه ها دست نجات است امام

 

 

aaa9 


40ـ قال الرضا  علیه السلام:

«مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ»

¯هر که از نفس خویش حساب کشد سود می برد و هر که غفلت ورزد زیان می بیند¯

بحار الانوار/  ج 75، ص 352

دل بسته به سود این مشاغل نشوید

پابند به این خرده مسایل نشوید

  از حاصل نفس خود حسابی بکشید

از سود و زیان خویش غافل نشوید

 

 

ترجمه و تدوین : اداره امور فرهنگی معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی

شاعر: دکتر حسین ابراهیمی – علی اصغر دلیلی صالح

 

 

 

 






برچسب ها : امام رضا (ع) 4  ,

      

چهل حدیث گهربار از امام جواد علیه السلام

امام جواد (ع)

 

 

1- الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.

 

فرمود: مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است : توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.

 

2- قالَ علیه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ کانَ نَزْرا قَلیلا.

فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.

 

3- قالَ علیه السلام : إ یّاکَ وَ مُص احَبَةُالشَّریرِ، فَإ نَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ اءثَرُهُ.

 

فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.

 

4- قالَ علیه السلام : کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَیْرِاللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ.

 

فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست . چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد. هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.

 

5-  قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.

 

فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.

 

6- قالَ علیه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتابٍ.

 

فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.

امام جواد علیه السلام

7- قالَ علیه السلام : أ فْضَلُ الْعِبادَةِ الاْ خْلاصُ.

 

فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.

 

8- قالَ علیه السلام : یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلى الله علیه و آله وَ کَنّیهِ.

 

فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است . و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است .

 

9- قالَ علیه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.

 

فرمود: عزّت و شخصیّت مؤ من در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است .

 

10- قالَ علیه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بلیس فَقَدْ عَبَدَ إ بلیسَ.

 

فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست ، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.

 

11- قالَ علیه السلام : لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.

 

فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زیان و ضرر نمى رساند.

 

12- قالَ علیه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.

 

فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.

امام جواد علیه السلام

13- قالَ علیه السلام : لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.

 

فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.

 

14- قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.

 

فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عِقاب آن شریک مى باشد.

 

15- قالَ علیه السلام : مَنِ انْقادَ إ لَى الطُّمَاءنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.

 

فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى ، فرمانى ، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت .

 

16- قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إ فْتَقَرَالنّاسُ إ لَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إ نْ کَرِهُوا.

 

فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.

 

17- قالَ علیه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّیا عَلَیْهِ السَّلامُ اءلْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ اءلْفُ کَلِمَةٍ.

 

فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه و آله ، یک هزار کلمه به امام علىّ علیه السلام تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى شود.

 

18- قالَ علیه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.

 

فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.

 

19- قالَ علیه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ اءکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.

 

فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه ، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى ، همچنین حیات و زندگى لذّت بخش به وسیله نیکى و إ حسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه .

 

20- قالَ علیه السلام : لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَالاْ یمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.

 

فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد. و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إ لهى مقدّم نماید.

امام جواد علیه السلام

21- قالَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإ نَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْ خْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ.

 

فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت ، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است . علم وسیله کمک به دوستان و برادران است ، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است ، هدیه و سرگرمى در مجالس است ، همدم و رفیق انسان در مسافرت است ؛ و اءنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.

 

22- قالَ علیه السلام : خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالْحِلْمِ.

 

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است ، اءدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است .

 

23- قالَ علیه السلام : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى ، وَ اعْلَمْ أ نَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.

 

فرمود: در زندگى ، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن. و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.

 

24- قالَ علیه السلام : مَنْ اءتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.

 

فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.

 

25- قالَ علیه السلام : الْخُشُوعُ زینَةُالصَّلاةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ.

 

فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت ) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.

 

26- قالَ علیه السلام : الاْ مْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

 

فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است ، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد.

امام جواد علیه السلام

27- قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اءنْفَسَهُ لِیَاءجُرَهُ عَلى ذلِکَ.

 

فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤ من را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.

 

28- قالَ له رجل : اءَوصِنى بَوَصِیَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟

فَقالَ علیه السلام : صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ.

 

شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟ امام علیه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس ، همچنین از آتش و عذاب آخرت ، در اءمان و محفوظ بدار.

 

29- قالَ علیه السلام : فَسادُالاْ خْلاقِ بِمُعاشَرَةِالسُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْ خلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ.

 

فرمود: معاشرت و همنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد.

 

30- قالَ علیه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَیْرُ، وَ هذا لایُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ یُوصَلْ بِها إ لى رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّةِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّریعَةِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَکُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.

 

فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.

بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین ، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار علیهم السلام ، ادب خود را آشکار سازید.

 

31- قالَ علیه السلام : ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْ نْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْ نْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إ لى قَلْبٍ سَلیمٍ.

 

فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم ، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات .

 

32- قالَ علیه السلام : التَّوْبَةُ عَلى اءرْبَع دَعائِم : نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ اءنْ لایَعُودَ.

 

فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است : پشیمانى قلبى ، استغفار با زبان ، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّاللّه و یا حقّالنّاس -، تصمیم جدّى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود.

امام جواد علیه السلام

33- قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین .

 

فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است : انجام واجبات الهى ، ترک و دورى از گناهان ، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین .

 

34- قالَ علیه السلام : وَ حَقیقَةُ الاْ دَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْ دَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْ خْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاَّْخِرَةِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ.

 

فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب ، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.

انسان به وسیله اءدب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقى مى رسد؛ و نیز با رعایت اءدب نیل به بهشت مى یابد.

 

35- قالَ علیه السلام : إ نَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار.

 

فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است ، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند -، روز قیامت از آتش در اءمان خواهد بود.

 

36- قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.

 

فرمود: هرکس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أ هل بهشت خواهد بود.

 

37- قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ اءخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: ((إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِالْقَدْرِ)) سَبْعَ مَرّاتٍ، اءمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْ کْبَرِ.

 

فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤ منى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه(إنّا أنزلناه) را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در اءمان قرار مى گیرد.

 

38- قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.

 

فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:

1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .

2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .

3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن .

امام جواد علیه السلام

39- قالَ علیه السلام : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.

 

فرمود: انجام دهنده ظلم ، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.

 

40- قالَ علیه السلام : التَّواضُعُ زینَةُالْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زینَةُالْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَةُالاْ یمانِ، وَالسَّکینَةُ زینَةُالْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زینُةُالرِّوایَةِ.

 

فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف ، فصاحت زینت بخش کلام ، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات ، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات ؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن ، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد.






برچسب ها : 40 حدیث از امام جواد(ع)  , امام رضا (ع) 4  ,

      

چهل حدیث نورانی از امام محمد باقر (ع)
   

1- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (166)

2- تو را به پنج چیز سفارش می کنم : اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن ، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن ، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بیتابی مکن .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (167)

3- سخن نیک را از هر کسی ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گیرید .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (170)

4- چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد .
 بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص(172)

5- نهایت کمال ، فهم در دین و صبر بر مصیبت ، و اندازه گیری در خرج زندگانی است .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص(172)

6- سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است : از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی ، به کسی که از تو بریده است بپیوندی ، و هنگامی که با تو به ندانی رفتار شود ، بردباری کنی .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند ، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

8- دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

9- هیچ بنده ای عالم نیست ، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زیردست خود را خوار نشمارد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (173)

10- هر که خوش نیت باشد ، روزی اش افزایش می یابد .
 بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (175)

11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده می گردد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (175)

12- از سستی و بی قراری بپرهیز ، که این دو ، کلید هر بدی می باشند ، کسی که سستی کند ، حقی را ادا نکند ، و کسی که بی قرار شود ، بر حق صبر نکند .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (175)

13- پیوند با خویشان ، عملها را پاکیزه می نماید ، اموال را افزایش می دهد ، بلا را دور می کند ، حسا آخرت را آسان می نماید ، و مرگ را به تاخیر می اندازد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 71، ص (111)

14- بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 65، ص (152)

15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار می دهد ، چنانکه سفر کرده ای برای خانواده خود هدیه می فرستد ، و او را از دنیا پرهیز می دهد ، چنانکه طبیب مریض را پرهیز می دهد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (180)

16- بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش و راستگویی ، و پرداخت امانت به کسی که شما را بر آن امین دانسته است ، چه آن شخص ، نیک باشد یا بد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (179)

17- غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عیبی را که در برادرت نیست ، به او ببندی .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (178)

18- خداوند ، دشنام گوی بی آبرو را دشمن دارد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)

19- تواضع ، راضی بودن به نشستن در جایی است که کمتر از شانش باشد ، و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کنی .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)

20- برترین عبادت ، پاکی شکم و پاکدامنی است .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)

21- خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش ، به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است ، دقت و باریک بینی می کند .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 7 ، ص (267)

22- آن که از شما به دیگری علم بیاموزد ، پاداش او ( نزد خدای تعالی ) به مقدار پاداش دانشجوست ، و از او هم بیشتر می باشد .
کافی ، ج 1 ، ص (35)

23- هر که علم و دانش را جوید برای آنکه به علما فخر فروشی کند ، یا با نابخردان بستیزد ، و یا مردم را متوجه خود نماید ، باید آتش را جای نشستن خود گیرد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، 2 ، ص (38)

24- خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع ، بدون ناسزاگویی شوخی کند ، دوست دارد .
کافی ، ج 2 ، ص (663)

25- سه خصلت است که دارنده اش نمی میرد تا عاقبت شوم آن را ببیند : ستمکاری ، ازخویشان بریدن ، و قسم دروغ که نبرد با خداست .
کافی ، ج 75، ص (174)

26- به خدا سوگند هیچ بنده ای در دعا ، پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزوجل نکند ، جز اینکه حاجتش را بر آورد .
کافی ، ج 2 ، ص (475)

27- خداوند عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند ، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب ، زیرا آن ، ساعتی است که درهای آسمان در آن هنگام باز گردد و روزیها در آن تقسیم گردد و حاجتهای بزرگ بر آورده شود .
کافی ، ج 2 ، ص (478)

28- دعای انسان پشت سر برادر دینی اش ، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است .
کافی ، ج 2 ، ص (507)

29- هر چشمی روز قیامت گریان است ، جز سه چشم : چشمی که در راه خدا شب را بیدار باشد ، چشمی که از ترس خدا گریان شود ، و چشمی که از محرمات الهی و گناهان بسته شود .
کافی ، ج 2 ، ص (80)

30- شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود می تند ، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکل تر می کند ، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد .
کافی ، ج 2 ، ص (316)

31- چه بسیار خوب است نیکی ها پس از بدی ها ، و چه بسیار بد است بدی ها پس از نیکی ها .
کافی ، ج 2 ، ص (458)

32- چون مؤمن با مؤمنی دست دهد ، پاک و بی گناه از یکدیگر جدا می شوند .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 73، ص (20)

33- از دشمنی بپرهیزید ، زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق می گردد .
 بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 2 ، ص (301)

34- هیچ قطره ای نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکی که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود ، نیست .
کافی ، ج 2 ، ص (482)

35- هر که بر خدا توکل کند ، مغلوب نمی شود ، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمی خورد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (151)

36- افزایش نعمت از جانب خداوند قطع نمی شود ، مگر اینکه شکر از جانب بندگان قطع گردد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (54)

37- خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود می دهد ، اما دینش را فقط به دوست خود می بخشد .
 بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 2 ، ص (215)

38- مؤمن برادر مؤمن است ، او را دشنام نمی دهد ، از او دریغ نمی کند ، و به او گمان بد نمی برد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (176)

39- هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ، مگر اینکه زبانش را نگه دارد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (178)

40- سه چیز پشت انسان را می شکند : مردی که عمل خویش را زیاد شمارد ، گناهانش را فراموش کند ، و به رای خویش ، خوشنود باشد .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 69، ص (314)

 

نقل قول از: تبیان





برچسب ها : 40 حدیث زیبا از امام باقر (ع)  , امام رضا (ع) 4  ,

      

جوان و امام صادق(ع)

نگاه مهربان امام صادق(ع) به جوانان، همراه با بزرگداشت شخصیت،تکریم استعدادها و صلاحیت ها، احترام به نیازها و توجه به قلب های پاک و زلال آنان بود و اقبال جمع جوانان به سوی امام(ع) فرایندعملکرد و رفتار متین، محبت آمیز، حکیمانه و سرشار از خلوص وعاطفه آن حضرت بود، بدان حد که سخنش بر اریکه دل آنان می نشست،زیرا گرایش جوان به خوبی، نیکی و زیبایی بیشتر و سریعتر ازدیگران است. پدیده ای که امام بدان اشاره نموده می فرماید:

«انهم اسرع الی کل خیر» (1)

جوانان زودتر از دیگران به خوبیها روی می آورند.

رفتار و سخن امام صادق(ع) ترجمان حقیقی این گفته رسول خدا(ص)است که فرمود:

«اوصیکم بالشبان خیرا، فانهم ارق افئده » (2)

سفارش می کنم شما را که، با جوانان به خوبی و نیکویی رفتارکنید، چرا که آنان نازک دل و عاطفی ترند.

امام ضمن توجه به روح لطیف و احساس آرمانی جوانان، یاران ونزدیکان خود را نیز به دقت و توجه در این نکات رهنمون می ساخت. از جمله، یکی از یاران امام به نام «مؤمن طاق » (3) برای پیام رسانی و تبلیغ دین، مدتی را در شهر بصره گذراند. وقتی که به مدینه بازگشت، خدمت امام صادق(ع) رسید، حضرت از او پرسید:

به بصره رفته بودی؟

آری!

اقبال مردم را به دین و ولایت چگونه دیدی؟

بخدا اندک است! می آیند ولی کم!!

جوانان را دریاب، زیرا آنان به نیکی و خیر از دیگران پیشتازترند. (4)

گزیده ای از منشور جوان را در اندیشه صادق آل محمد(ص) مرورمی نماییم:

کوچ عصر

جوانی «فرصت نیکو» و «نسیم رحمت » است که باید به خوبی ازآن بهره جست و با زیرکی، ذکاوت و تیزبینی آن عمت خداداد راپاس داشت; زیرا که این فرصت، «ربودنی » و «رفتنی » است وضایع ساختن آن، چیزی جز غم، اندوه و پشیمانی را برای دوران پس از آن به ارث نمی گذارد.

زندگی کوتاه است و راه کار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمایه گرانبهای ما وقت است که بازگشتی ندارد، از این رو بزرگترین فن بهترزیستن، بهره جستن از فرصتهای بی نظیری است که برما می گذرد;این سخن امام صادق(ع) را باید جدی گرفت:

«من انتظر عاجله الفرصه مواجله الاستقصاء سلبته الایام فرصته،لان من شان الایام السلب و سبیل الزمن الفوت » (5)

به هرکس فرصتی دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت کامل آن را تاخیر اندازد، روزگار همان فرصت را نیز از او برباید، زیراکار ایام، بردن است و روش زمان، از دست رفتن.

رنگ خدا

آدمی با ورود به دوران جوانی به دنبال «هویت » جدیدی می گردد;آن احساس نسبتاپایدار از یگانگی خود، از این که: «من که هستم و که باید باشم؟» که دستیابی به آن، به فرد امکان می دهد که ارتباطات خود را با خویشتن، خدا، طبیعت و جامعه تنظیم دهد.

در این مرحله هویت یابی نقش «آگاهی و بینش » بسیار مؤثر وکارساز بوده، بر «رفتار و عمل » پیشی دارد، در این دوران، ممکن است سرگردانی در هویت سبب گردد که جوان نسبت به کیستی خودو نقش اجتماعی خود دچار تردید گردد و این شک ضمن برهم زدن هماهنگی و تعادل روانی، او را به «بحران هویت » بکشاند،بحرانی که جوان به پیرامون اهداف بلند مدت، انتخاب شغل،الگوهای رفاقت ، رفتار و تمایل جنسی، تشخیص مذهبی، ارزشهای اخلافی و تعهد گروهی با تردید و شک خواهد نگریست.

در شکل دهی هویت، «معرفت دینی » نقش مهمی را ایفا می کند و درواقع، دین می تواند تکیه گاه جوان و رهایی دهنده او از این بحران باشد; البته «دانش »، «کار و تلاش » نیز در ساماندهی هویت او کارساز است. (6)

بنابراین، جوان باید رنگ خدایی گیرد تا هویتش خدایی گردد،«دین » همان «رنگ خدا» است که همگان را بدان دعوت می کنند: (صبغه الله و من احسن من الله صبغه) (7) ; رنگ خدایی (بپذیرید!) وچه رنگی از رنگ خدا بهتر است؟ امام صادق(ع) درباره آیه فوق می فرماید:

«مقصود از رنگ خدایی همان دین اسلام است.» (8)

دین به انگیزه جوان در بنا و آراستن هویت او پاسخ می دهد، چراکه آدمی دارای عطشی است که فقط با پیمودن راه خدا فرومی نشنید (9) ; از این رو امام صادق(ع)، یادگیری بایدها و نبایدهاو اندیشه های سبز دین را از ویژگیهای دوران جوانی می داند. (10) وگاه نسبت به آن دسته از جوانانی که «علم دین » نمی دانند و درپی آن نمی روند، رنجیده خاطر می گردد. (11)

قرائت معتبر دین

دین اسلام، همان روش زندگی است که میان زندگی اجتماعی و پرستش خدای متعال پیوند می دهد و در همه اعمال فردی و اجتماعی برای انسان مسوولیت خدایی ایجاد می کند، که این مجموعه عقاید ودستورهای علمی، اخلاقی، سبب خوشبختی انسان در این سرا و سعادت جاوید در جهان دیگر می شود.

فهم از دین چگونه است؟ و جوان دین خود را از که بجوید؟!

آیا هرکس می تواند به فهمی از دین برسد؟!

آیا هر فهمی از دین، صواب و پسندیده است؟!

آیا «فهم دینی » فهم نسبی است و هیچ فهم ثابتی وجودندارد؟! (12)

و یا آن که یک تفسیر و قرائت رسمی از دین وجود دارد.

پس از رحلت رسول اکرم(ص)، مکتب اهل بیت(ع) به عنوان «ثقل اصغر»در جایگاه علیهم السلام بیین حقیقی دین خوش درخشید، و لیکن افراد و گروههایی نیز به عللی!! در برابر این اندیشه قرارگرفته، با طرح «قرائت مختلف از دین » به مقابله با معارف معصومان علیهم السلام پرداختند و مع الاسف تاریخ فرهنگ و معارف اسلامی ما همیشه شاهد عرصه گردانی و فریب افکار عمومی از سوی خالقان دیدگاههای دینی بود.

در عصر امام صادق(ع) فرای از رواج مکاتب الحادی و هجوم اندیشه های یونانی و ایجاد نهضت ترجمه، دیدگاهها و نظریات گوناگونی در چارچوب «قرائتهای دینی » طرح گردید، حتی برخی ازارباب فرق که خود مدتی در محضر پیشوای ششم شاگردی کرده بودند،به طرح دیدگاه خویش و عنوان دیدگاه برتر و صواب پرداختند و درمقابل منادی، احیاگر و متولی قرائت حقیقی دین، امام صادق(ع)،ایستادگی کردند و گروهی را به سمت خود کشاندند.

امام در برخورد با این دیدگاهها، خود به افشای آنها پرداخت واز سویی به تربیت شاگردان همت گمارد تا آنان در عرصه های مناظره و گفتگو به بافته های ایشان پاسخ گویند.

نکته ای که بسیار دل امام را می آزرد، توطئه جذب جوانان از سوی این فرقه های منحرف، اما مدعی اسلام بود، به عنوان نمونه، امام صادق(ع) جوانان را از گرایش به دو فرقه مطرح آن عصر، مرجئه (13) و غلاه (14) بر حذر می داشت. امام می فرمود:

«برجوانانتان از غلات برحذر باشید که آن ها را به فساد نکشانند;زیرا غلات پست ترین خلق خدا هستند، اینان ظمت خدای را کوچک می کنند و ادعای ربوبیت و خدایی را برای بندگان او قائل هستند.» (15)

امام با اصل قرار دادن پیشگیری، ارائه دقیق دین حقیقی وبرگرفته از مکتب اهل بیت علیهم السلام را به جوانان توصیه می کردند تا راه را بر رهزنان اندیشه جوانان سد نمایند، حضرت می فرمود:

«جوانان را دریابید! به آنان حدیث و دین بیاموزید، پیش از آن که مرجئه برشما پیشی گیرند.» (16)

امام صادق(ع) همچنین جوانان را مخاطب خود ساخته می فرماید:

«یامعشرالاحداث! اتقواالله و لاتاءتوا الروساء، دعوهم حتی یصیروا اذنابا لا تتخذوا الرجال ولائج من دون الله، انا و الله خیر لکم منهم » (17)

ای گروه جوانان! از خدا پروا کنید و نزد روسا(ی منحرف) نروید،واگذاریدشان تا (از جایگاه بافتنی خود بیفتند و) به دنباله روتبدیل شوند، آنان را به جای خدا همدم خود نگیرید، به خدا سوگندکه من برای شما از ایشان بهترم.

آنگاه با دست خود به سینه اش زد.

رسم رفاقت

دوست خوب یکی از سرمایه های بزرگ زندگی و از عوامل خوشبختی آدمی است و انسان در انس با دوست احساس مسرت می کند و شادمانی و نشاطرا در گرو همنشین با رفیق می داند.

«رفیق شایسته »، برای جوان جایگاه خاص خویش را دارد و اهمیت آن به گونه ای است که در شکل دهی شخصیت او نقش بزرگی ایفا کرده،اولین احساسات واقعی نوع دوستی را در وی ایجاد می کند.

جوان از یک سو به کشش طبیعی و خواهش دل، عاشق دوستی و رفاقت است و به ایجاد عمیق ترین روابط دوستانه با یک یا چند نفر ازهمسالان خود هست و از طرف دیگر بر اثر احساسات ناسنجیده و عدم نگرش عقلانی ممکن است در دام رفاقت با دوستان نادان و تبهکارافتد (18) ; از این رو خطر وجود دوستان بد و ناپاک، این نگرانی را در جوان ایجاد می کند که «چگونه یک دوست خوب و یکدل راانتخاب کنم؟»

امام صادق(ع) رفقا را سه نوع می داند:

1- کسی که مانند غذا به آن نیاز هست و آن «رفیق عاقل » است.

2- کسی که وجود او برای انسان به منزله بیماری مزاحم و رنج آور است و آن «رفیق احمق » است.

3- کسی که وجودش به منزله داروی شفا بخش است و آن «رفیق روشن بین و اهل خرد» است. (19)

شیوه انتخاب دوست در نگاه پیشوای ششم، این گونه است:

«رفاقت، حدودی دارد، کسی که تمام آن حدود را دارانیست، کامل نیست، و آن کس که دارای هیچ یک از آن حدود نیست، اساسا دوست نیست:

1- ظاهر و باطن رفیق، نسبت به تو یکسان باشد.

2- زیبایی و آبروی تو را جمال خود بیند و نازیبایی تو را نازیبایی خود بداند.

3- دست یافتن به مال یا رسیدن به مقام، روش دوستانه او رانسبت به تو تغییر ندهد.

4- در زمینه رفاقت، از آنچه در اختیار دارد، نسبت به تومضایقه ننماید.

5- تو را در مواقع گرفتاری و مصیبت ترک نگوید.» (20)

«دوست آینه تمام نمای دوست » است و دو دوست مثل دو دست اند که آلایش یکدیگر را می شویند و به فرموده امام صادق(ع): «کسی که بیند دوستش روش ناپسندی دارد و او را بازنگرداند، با آنکه توان آن را دارد، به او خیانت کرده است.» (21)

امام صادق(ع) ضمن تاکید فراوان به انتخاب دوست خوب و پایداری در این دوستی، جوانان را از رفاقت با نادان و احمق پرهیزمی دهد:

«کسی که از رفاقت با احمق پرهیز نکند، تحت تاثیر کارهای احمقانه وی قرار می گیرد و اخلاقش همانند اخلاق ناپسند اومی شود.» (22)

در فرهنگ نورانی حدیثی ما، جوانان را از رفاقت با «بدنامان »برحذر داشته، (23) آنان را به دوری از دوستان خائن و متجاوز وسخن چین ترغیب می سازند، امام صادق(ع) می فرماید:

«از سه طائفه مردم کناره گیری کن و هرگز طرح دوستی و رفاقت باآن مریز; خائن، ستمکار و سخن چین. زیرا کسی که برای تو به دیگری خیانت کند، روزی نیز به تو خیانت خواهد کرد و کسی که برای تو به دیگران ظلم و تجاوز کند، به تو نیز ظلم خواهد کرد وکسی که از دیگران نزد تو سخن چینی کند، علیه تو نیز نزد دیگران نمامی خواهد نمود.» (24)

راه و «رسم رفاقت » در ثبات و پایداری دوستی مؤثر است، گوشه ای از شیوه آن را در کلام امام صادق(ع) می نگریم:

«کمترین حق آن است که:

دوست بداری برای او چیزی که برای خود دوست می داری. کراهت داشته باشی در حق او، از آن چه برای خود کراهت داری. از خشم اوبپرهیزی، به دنبال رضا وخشنودی او باشی. با جان و مال و زبان ودست و پایت او را کمک کنی. مراقب و راهنمای او و آیینه اوباشی. سوگندش را قبول کنی، دعوتش را اجابت نمایی، هرگاه بیمارشد، به عیادتش بروی و هرگاه فهمیدی حاجتی دارد، قبل از این که بگوید، آن را انجام دهی، و وی را ناگزیر نکنی که انجام کار رااز تو درخواست کند...» (25)

خاتمه

سخنان و گفته های نغز امام صادق(ع) روح و جان را قوت بخشیده،منشور دستورهای زندگی و سعادتمندی آن است. امیداست جامعه جوان و پرنشاط، هندسه شخصیت و هویت خود را در پرتو معارف این امام(ع) ترسیم کرده، خود و جامعه را در سیره ومنش، در مسیرتحقق آرمان جامعه دینی و مدینه آرمانی اهل بیت علیهم السلام ،سمت و سو بخشند.

پی نوشتها:

1- بحارالانوار، ج 23، ص 236.

3- محمدبن علی بن نعمان، معروف به «احول » و «مؤمن طاق » ازبزرگان شیعه و از یاران دانشمند امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)بوده است. خاطره مناظرات اوبا ابوحنیفه زیبا و ماندگار است. همچنین امام صادق(ع) او را دوست می داشت. (رجال الشیخ، شیخ طوسی، انتشارات جامعه مدرسین، ص 296; منتهی المقال، ابوعلی حائری، انتشارات آل البیت، قم، ج 6، ص 135 و136.)

4- بحارالانوار، ج 23، ص 236 و237.

5- همان، ج 78، ص 268.

6- روانشناسی نوجوان، اسماعیل بیابانگرد، ص 133 و123;روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، دفتر همکاری حوزه ودانشگاه، ج 2، ص 998 992; جوان و رسالت حوزه، تعریف جوانی،میرباقری، کانون اندیشه جوان، ص 30.

7- بقره، آیه 138.

8- اصول کافی، ج 2، ص 14.

9- نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، خطبه 124، ص 122.

10- امام صادق(ع) می فرماید: «الغلام یلعب سبع سنین، یتعلم سبع سنین، یتعلم الحلال و الحرام سبع سنین »; فرزند، در هفت سال نخست بازی نماید، در هفت سال دوم آموزش یابد و در هفت سال سوم(جوانی) حرام و حلال را فراگیرد. (وسایل الشیعه، ج 15، ص 194.)

11- امام می فرماید: «لو اتیت بشاب من شاب الشیعه لایتفقه لادبته »; (تحف العقول، حرانی، ص 302.

12- امروزه «بحث قرائتهای مختلف از دین » ریشه در نگاه نسبی گرایی به دین دارد که همان منشا هر منوتیکی است. یعنی بنابراین که در تفسیر متون و یا در کل فهم آدمی به نسبیت قائل شوند; در نتیجه هیچ فهم ثابت وجود نخواهد داشت و هرکس بدون ابزار و متد اجتهاد خود را در فهم از دین توانا خواهد دانست!

13- مرجئه در عصر امویان و با کمک آنان شکل گرفت. این فرقه نیت را اصل شمرده و گفتار و کردار را بی اهمیت دانستند، معتقدبودند همان گونه که عبادت کردن باکفر سودی ندارد، گناه کردن هم چیزی از ایمان نمی کاهد و خلیفه را هرچند که مرتکب گناه کبیره بود، واجب الطاعه می انگاشتند. (فرهنگ فرق اسلامی، جواد مشکور، ص 406 401)

14- «غلات » فرقه هایی هستند که در باره ائمه اطهار(ع) گزافه گویی کرده، آنان را به خدایی رسانیده و یا به «حلول » جوهرنورانی الهی در امامان خود قائل شدند و یا به تناسخ و حلول روح خدایی به کالبد ائمه قائل شدند، ائمه اطهار(ع) گزافه گویی این طایفه شیاد را منع و از ایشان بیزاری می جستند. (همان، ص 344347. )

15- سفینه البحار، ج 2، ص 324.

16- المحاسن، برقی، ص 605.

17- نورالثقلین، حویزی، ج 2، ص 191; بحارالانوار، ج 24، ص 246.

18- رابطه دوستی و محبت، احمد مطهری، ص 58.

19- تحف العقول، ص 223.

20- الامالی، شیخ صدوق، ص 397.

21- سفینه البحار، ج 2، ص 59.

22- مستدرک الوسایل، نوری، ج 2، ص 64.

23- وسایل الشیعه، ج 3، ص 206.

24- تحف العقول، ص 326.

25- اصول کافی، ج 2، ص 169.

پدیدآورنده: محمدباقر پورامینی




برچسب ها : نسل نو و امام صادق  , امام رضا (ع) 4  ,

      


به یاد بحر حقایق، حضرت صادق(ع »

زبان رسای اسلام بود و مبین شریعت مصطفی(ص).

با سخنانی حکیمانه، منطقی استوار، علمی سرشار، برگزیده روزگاربه شمار می آمد و... بنده شایسته پروردگار.

در سالهای سیاهی که ابرهای سلطه امویان، آسمان جهان اسلام راتاریک کرده بود و در سالهایی تیره تر، که حکومت عباسیان،مسلمانان را به تیرگی نشانده بود.

او خورشید مدینه دین و دانش بود.

در میان این دو فصل سیاه و سرد و ابرآلود، چند صباحی که خورشیدوجودش از افق مکتب و مذهب تابید، اسلام و قرآن را جان بخشید.

او آبیاری نهال حق کرد تا این بذر ایمان پاگرفت و در افق اندیشه ها تابان شد.

دین به نام او زنده گشت.

درخت علم، در بوستان کلامش رویید و به برگ و بارنشست.

گلشن فضل، از چشمه دانش او سیراب شد.

کتاب فقه، با «الفبای صادقی » نگاشته گشت.

وقتی چشمه فضل و فقه و علم و کمال او می جوشید، حسودان و عنودان زبان به طعن می گشودند و تیغ دشمنی بر می کشیدند و پای خصومت پیش می گذاشتند.

ولی... کدام دانشور را می توان شناخت و نام برد که از گنج دانش حضرت صادق(ع) بهره نبرده باشد؟

و کدام معلم را می توان یافت که به اندازه او، تربیت یافته درمکتب عترت داشته باشد؟

حوزه های علمیه، نقش شاگردی او را به سردرهای خویش نوشته اند.

فقیهان دین مدار، خوشه چین حدیث و حکمت صادقی اند.

آن چهار هزار گوش حکمت نیوش، که از زبان این حجت خدا حدیث می شنیدند و آن چهار هزار زبان و قلم که به گفتن و نوشتن و ثبت و نشر حقایق دین از زبان او می پرداختند، هرکدام منشوری بودندکه آن نورهای تابان را در رواق اندیشه های بشری می تاباندند و آن معارف ناب و والا را از عرش بلند «علم لدنی » حضرتش، بر فرش کتابها و دفترها فرود می آوردند.

خوشا به حال آن چهار هزار حکمت آموز محضرش!

آنان، همچون نسیمی خوشبوی، از کوی معارف او گذشته، در پهنه قلمرو اسلام، جوهره دین را پخش می کردند و «قال الصادق » گویان،کام تشنگان معرفت را عطر آگین می ساختند.

عصری بود که بدعت گذاران و دین ستیزان، در قالبهای مختلف به تحریف چهره آیین محمدی(ص) می پرداختند.

امام صادق(ص) بود که خورشید گون می تابید و آن اوهام و خرافات وتحریفات را می زدود.

درود بر سلسله نورانی راویان احادیث،

آنان که حلقه ای از «تعبد» و «اطاعت » برگردن داشتند و برگرد«آل الله »، پروانه وار می چرخیدند و خوشه چین محضر آن انوارتابناک می شدند، تا جهان در ظلمت نماند و بشریت از این کوثر ناب و زلال، محروم نباشد.

ابان بن تغلب ها، هشام ها، مؤمن طاق ها، جمیل بن دراج ها،ابوبصیرها، زراره ها، سماعه ها، عمارساباطی ها، جابربن حیان ها،مفضل ها، صفوان ها و... صدها ستاره فروزان، هریک در فروغ گستری مکتب امام صادق(ع)، نقشی عظیم داشتند و حاملان و وارثان وراویان و ناشران آن علوم بودند.

سیراب شدگانی بودند از این زمزم جوشان!

باده نوشانی بودند از این ساغر کوثر گون!

آنان، کام دل را با حلاوت «مکتب عترت » آشنا ساخته بودند و ازپیشوایان دین، بویژه از صادق آل محمد، نه تنها علم، که عمل هم می آموختند و نه تنها دانش، که عصاره دین را از زبان اومی گرفتند.

امروز، بام و در کشورما، «صادقیه » است.

اینک، در کشور امام صادق(ع)، فرهنگ اهل بیت علیهم السلام ، ساری و جاری است.

امروز، هرجا که شیعه ای است، جعفری است.

و هرجا که حوزه ای است، صادقی است!...

جواد محدثی

 

 






برچسب ها : امام صادق(ع)  , امام رضا (ع) 4  ,

      
<      1   2   3   4      >



پیامهای عمومی ارسال شده

+ با سلام ما باچند مطلب تازه و زیبا منتظر شماییم یاعلی مدد



+ سلام ما باچند مطلب تازه و زیبا منتظر شماییم یاعلی مدد

+ سلام دوستان 4 فضیلت بسیار زیبا زود بیا که هنوز از دست ندادی منتظر قدوم شما هستیم یاعلی

+ سلام دوستان 4 فضیلت بسیار زیبا زود بیا که هنوز از دست ندادی

+ نگاه شیعه به بعثت حضرت رسول (ص) نکته اساسى که قرآن در نزول وحى به پیغمبر بازگو مى‏کند، و متاسفانه کسى توجه نکرده، که در روز بعثت فقط آغاز سوره «علق» بر پیغمبر نازل شد. ما پس از تحقیقات زیاد به این نتیجه رسیدیم که ...

+ سلام حتما بما سری بزنید که شما نیز حتما مشتری پارسی بلاگ خواهید شد

+ اعتکاف در ادیان گذشته بما سری بزنید یاعلی مسافر عاشق

+ با سلام و تسلیت ایام فاطمیه به همگی دوستان به نظر شما علت شهادت و قبر و منتقم حضرت فاطمه (س) کی و کجاست؟ پس حتما سری بما بزنید یاعلی مدد

+ بهجت عارفان این مرد خداهم قبل از ظهور آقایمان رفت

+ من را در کنار یکی از درهای بهشت به خاک بسپارید؛ در کنار قبر حسین خرازی بازندگی شهید بزرگوار احمدکاظمی آپم یادت نره زود بیا